در دوران کودکی بزرگترین اضطراب کودکان جدا شدن از مادر است که برای بقا به طور غریزی در او به وجود میآید؛ به گونهای که در نوزاد هفت ماهه ترس از چهرهی ناشناس و غریبه پدید میآید و به دنبال آن در صورت شکلگیری دلبستگی ناایمن اضطراب جدایی به وجود خواهد آمد. ترسهای دوران کودکی به نوعی واکنش به محیط اطراف و کمبود امنیت در آن است.
طی دوران رشد ما شاهد ترسهای مختلفی از جمله ترس از صدای بلند و اشیای تیره در کودکان زیر یک سال و ترس از تاریکی، حیوانات، هیولا، ارواح و.. در کودکان بزرگتر خواهیم بود که قابل انتظار و اغماض خواهند بود زیرا گذرا هستند و برخورد صحیح با آن از بین رفتن آنها را امکانپذیر میکند چنانچه ترسهای طبیعی ادامه پیدا کرده و شدت یابد، با علائمی چون اختلال در خواب، پرخاشگری، ناخن جویدن، شب ادراری و لکنت زبان مواجه خواهیم شد که زندگی روزانهی کودک را دچار اختلال می کند و در این زمان مراجعه به روانشناس کودک الزامی بوده و در صورت عدم رسیدگی به موقع به وخامت آن افزوده خواهد شد و عملکرد کودک را در بزرگسالی در حوزههای تحصیلی و شغلی و خانوادگی دچار خدشه میکند.
تقریباً پنج درصد از کودکان ملاکهای تشخیصی یک اختلال اضطرابی را در طول دوران کودکی خود تجربه میکنند و از شایعترین اضطرابها در کودکان میتوان به اضطراب جدایی اشاره کرد که در کودکان 2/8 درصد و در نوجوانان حدود هشت درصد است. اگر بخواهیم عوامل تأثیرگذار در به وجود آمدن اضطراب کودکان را دستهبندی کنیم، میتوانیم به عوامل فردی،سرشت ذاتی کودک و آنچه از والدین خود در ژنهایشان ذخیره کرده است و بیماری صعب العلاج و مزمن که گاهی از آغاز تولد درگیرش ساخته است نقش بسیار پر رنگی را به خود اختصاص میدهد.
خانواده اولین محیط اجتماعی است که کودک تجربه میکند و در ایجاد اضطرابهای کودک سهم بسیار زیادی دارد؛ نزاع و کشمکش والدین، بیماری سخت و طولانی والدین، جداییهای موقت و طولانی مدت از والدین، جدایی و طلاق والدین، مرگ یکی از نزدیکان، سختگیری و تضادهای انضباطی والدین و تولد نوزاد جدید، اعمال فشار برای بهترین و کامل بودن در زمینههای مختلف و سبک تربیتی مستبدانه والدین که جایی برای اظهار نظر فرزندان باقی نمیگذارد، از عوامل مهم ایجاد استرس در خانواده است. زمانی که کودک رفتن به مهد کودک را آغاز می کند با اجتماع بزرگتری از انسانها وارد مناسبات اجتماعی میشود و محیط اجتماعی دیگری را تجربه میکند.
در این زمان تعدادی از کودکان که هنگام جدایی دچار اضطراب جدایی میشوند، در واقع نگران آسیب دیدن والدین یا خودش، از دست دادن والدین یا رخ دادن حادثهای ناگوار و اتفاقی ناخواسته میشوند. چنین کودکی در مقابل هر واقعهای مانند تنها خوابیدن، تنها ماندن در منزل و رفتن به مهد کودک که منجر به جدایی او از والدین میشود، مقاومت نشان میدهد. اضطراب جدایی در اولین روز مدرسه نیز ممکن است رخ دهد. در محیط اجتماعی مدرسه نیز معلم سختگیر و تنبیهگر، وجود فردی آزاردهنده در مدرسه، مشکلات دوستیابی، اختلالات یادگیری شناخته نشده و حتی تغییر مدرسه کودک ممکن است باعث شکلگیری اضطرابهای جدیدی در وی شود.
مسائلی چون تغییر محل زندگی و جدا شدن از دوستان قدیمی نیز میتواند در بهوجود آمدن و ماندگار شدن اضطراب کودک نقش داشته باشند. از آنجا که اضطراب عامل بازدارندهای است که سرزندگی و خلاقیت را از کودکان میگیرد؛ توجه والدین به عوامل زمینهساز اضطراب از اهمیت بسزایی برخوردار است.